دلم سوخت!

13

دلم سوخت!

من امروز یه دختری دیدم خیلی متین و با حجاب و با ادب بود. خیلی دلم براش سوخت. چون پا به سن گذاشته بود ، و داشت پیر می شد!. امّا ازدواج نکرده بود هنوز!.

و گاهی پسراییم اینجوری می بینم!.

آی بزرگا ، سختیای اصلی جامعه اینا هسن... بیاین بزرگی کنین و یه فکری برا اینام بکنین. بلاخره چیکار باید بکنن؟! شاید اینا کسیرو ندارن! شمایی که دوس داری ثروت و مکنت و جا و جلال و پول و پل و همه چیای با کلاس مال شما باشه ؛ ایرادی نداره ؛ بشرطی که اینجوری مشکلاتو هم حلش کنی...

و گرنه نمیشه که هرچی پول و پله مالت باشه ، هرچی اسم و رسمه مالت باشه ، هرچی جاه و مکانه مالت باشه و هرچی ...

ولی به اینچیزا که رسید مال دیگرون باشه؟ از مردونگی بدور نیس؟

از ما گفتن بود... فردا نگی که خبر نداشتم؟

ولی با تموم این حرفا بیاین جمع بشین یه بارم شده برا این جوونامون یه کاری بکنین!!

بازم منتظر میمونیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.