4 دعوا نکنین ؛ حرفای
رکیک نزنین ؛ یه روز پشیمون میشین! یه روز از یه مسیری
داشتم میومدم ، دیدم بین این مسافرکش ها بگو مگو هست. داستان چی بود؟ این بود که
راننده ای در صف نوبت مسافر بود یهویی یه تاکسی از راه میرسه و یکی از مسافرا هم
سوار ماشینش میشه!. این راننده توی نوبت تا دید تاکسی مسافر سوار کرد و داره حرکت
می کنه یه حرف بسیار رکیکی به راننده تاکسی گفت!. راننده تاکسی
ایستاد و گفت شما تو راهی سوار میکنین؟ خانم شما کجا پیاده میشین؟ خانم هم مسیرشو
اعلام کرد. راننده تاکسی رو به راننده مسافرکش کرد و گفت ، شما ایشونو سوار میکنی؟
بعد راننده مسافرکش هم دیگه محکوم شده بود و از طرفی هم غرور و تکبر بی ادبانه اش
اجازه نمیداد که یه عذرخواهی خشک و خالی هم بکنه... سرآخرم به یه ربع نرسید
و مسافراش اومدن و اینم حرکت کرد. اما حرف رکیکش تو دل راننده تاکسی موند. درسته
که همدیگرو نمیشناختن و لحظه ای بعد شاید دیگه هیچ وقت تو دنیا همدیگرو نمیدیدن ،
اما به نظر شما این کار درستیه؟ حالا که ما زورمون به یه نفر میرسه باید هرچی
دلمون خواست باش بگیم؟ یا مثلا اینکه چون هیچ وقت دیگه همدیگرو نمیبینم هر حرف
رکیکی رو به هم بزنیم؟ نه .... یه روزی
همه به هم میرسیم! چرا اینجوری فکر داریم؟ چرا روزیمونو اینجوری بدس میاریم؟ چرا
هرچیزیرو آلوده میکنیم؟چرا به هم پرخاشگری میکنیم؟ چرا تمرین نمیکنیم به اینکه آدم
مودبی باشیم؟ و حرفای خوب خوب بزنیم؟ بهتر نیست بجای این
حرفای رکیک به هم احترام بذاریم و دل های همدیگرو بدست بیاریم؟و دهها چراهای
دیگه... امّا افسوس!!!